هنوزت نرگس اندر عين خوابست
هنوزت سنبل اندر پيچ و تابست
هنوزت آب درآتش نهانست
هنوزت آتش اندر عين آبست
هنوزت خال هندو بت پرستست
هنوزت چشم جادو مست خوابست
هنوزت سنبل مشگين سمن ساست
هنوزت برگ گل سنبل نقابست
هنوزت ماه در عقر مقيمست
هنوزت عقرب اندر اضطرابست
هنوزت گرد گل گرد عبيرست
هنوزت لاله در مشگين حجابست
هنوزت بر مه از شب سايبانست
هنوزت برگل از سنبل طنابست
هنوزت لب دواي درد دلهاست
هنوزت رخ براي شيخ و شابست
هنوزت ماه در اوج جمالست
هنوزت شب نقاب آفتابست
هنوزت شکر اندر پر طوطيست
هنوزت برقمر پر غرابست
هنوزت در دل خواجو مقامست
هنوزت با دل خواجو عتابست