مگو پيام وفا جسته جسته دارد رنگ
هزار نامه بخط شکسته دارد رنگ
بعالمي که خيال تو ميکند جولان
غبار هم چو شفق دسته دسته دارد رنگ
هواي وادي شوق تو بسکه گلخيز است
چو شمع خار بپا گر شکسته دارد رنگ
نه گل شناسم و ني غنچه اينقدر دانم
که جلوه تو بدلهاي خسته دارد رنگ
هوس هزار گل و لاله گو بهم سايد
کفت همان زحناي نه بسته دارد رنگ
برون نرفته زخود سير خود چه امکانست
شرار در گره رنگ جسته دارد رنگ
طرب پرستي از افسردگي برآ (بيدل)
که شعله نيز زپا تا نشسته دارد رنگ