شماره ١٠٠: شيخ تا عزم بر نماز شکست

شيخ تا عزم بر نماز شکست
صد وضو تازه کرد و باز شکست
صوفي افگند بر زمين مسواک
وجد دندان اين گراز شکست
شبهه درس تامل من و تست
رنگ تحقيق از امتياز شکست
عيش سربسته داشت خاموشي
لب گشودن طلسم راز شکست
بر زمين تاخت حادثات فلک
به نشيب آمد از فراز شکست
ادب آموز بود وضع سپهر
گردن ما خم نياز شکست
دل خراب اعاده درد است
شيشه را حسرت گداز شکست
نااميدي کليد مطلبهاست
اي بسا در که کرد باز شکست
دستگاه آنقدر نبايد چيد
آستيني که شد دراز شکست
مطرب اين ندامت انجمنيم
نغمه ماست عجز و ساز شکست
(بيدل) از پيکر خميده ما
ناتواني کلاه ناز شکست