جائيکه مرگ شهرت انجام داشته است
لوح مزار هم به نگين نام داشته است
ياران تامليکه درين عبرت انجمن
چيني مو نهفته چه پيغام داشته است
غير از اداي حق عدم چيست زندگي
بيش و کم نفس همه يک وام داشته است
راحت درين قلمرو از آثار هوش نيست
خوابيده است اگر کسي آرام داشته است
دل در خم کمند نفس ناله ميکند
ما را گمان که زلف بتان دام داشته است
موي سفيد کم کمت از هوش ميبرد
پيري قماش جامه احرام داشته است
در هر سر آتش دگر است از هواي دل
يک خانه آينه چقدر بام دام داشته است
هر جا خرام خوش نگهان گرد ناز بيخت
تا چشم نقش پا گل بادام داشته است
دل تيره به که چشم ندوزد بخوب و زشت
تا صيقليست آينه ابرام داشته است
قدر سخن بلند کن از مشق خامشي
حرف نگفته معني الهام داشته است
از هر خمي که جوش معاني بلند شد
(بيدل) بگردش قلمت جام داشته است