اگر به رنج ندارد اجل نجيب الدين
که هيچ رنج مبادش ز عالم بدکيش
به پاره اي سيهي بر سرم نهد منت
به شرط آنکه دگر دردسر نيارم بيش
به وقت خواندن اين قطعه دانم اين معني
به گوشه دل او بگذرد که اي درويش
دل من از سيهي دادن تو سير آمد
دل تو سير نگشت از سپيدکاري خويش