اي بزرگي که کلک وهمت تو
روي اميد را چو لاله کنند
از يک احسان تو شکسته دلان
جبر کسر هزار ساله کنند
به نماز در تو بگرايند
آن کسان کز نياز ناله کنند
قحط فرموده قلتباني چند
که خري را به يک نواله کنند
در وثاق من آمدند امروز
تا بلا را به من حواله کنند
دفع ايشان نمي توانم کرد
جز به چيزي که در پياله کنند