بهاء الدين علي کز چرخ جودش
دمي دريا و کان را خوشدلي نيست
دلش با بحر اخضر توامانست
وليکن او بدين بي ساحلي نيست
به نادر معده آزي بيابي
که از انعام عامش ممتلي نيست
برو در سايه اقبال او رو
کز آن به کيمياي مقبلي نيست
حسودش گفت کز امثال اين مرد
جهان آخر بدين بي حاصلي نيست
کرم گفتا بلي ليک از هزاران
يکي همچون بهاء الدين علي نيست