شماره ٢٥٤: هر شب، اي ماه، کجا مي گردي؟

هر شب، اي ماه، کجا مي گردي؟
از من خسته جدا مي گردي
گر به ذکر تو دمي گردد دل
هيچ گرد دل ما مي گردي؟
ورق جور به کف چون خط خويش
همه در گرد بلا مي گردي
با خط خويش بگويي کامشب
گرد خورشيد چرا مي گردي؟
من کجا تا به کجا در طلبت؟
تو کجايي و کجا مي گردي؟
من دهن باز چو گل منتظرت
تو پريشان چو صبا مي گردي