شماره ١٧٤: اي ده يکي ز خوبي تو مه، چگونه اي؟

اي ده يکي ز خوبي تو مه، چگونه اي؟
وز هر دو هفته ماه يکي ده، چگونه اي؟
گفتم رسم در آخر آن مه به نزد تو
آخر رسيد، اي صنم، آن مه، چگونه اي؟
تا چند گوييم نرسيده ست گاه وصل
آن گاه نيز مي رسد، آنگه، چگونه اي؟
گر چه نپرسيم که چگونه ست حال تو؟
باري توان ز حال من، آگه، چگونه اي؟
ره مي روي و در پي تو صد هزار دل
اي برده صد هزار دل از ره، چگونه اي؟
دي بوسه داديم چو شدم خاک بر درت
امروز خاک بوس در شه چگونه اي؟
آيم به نزد تو، چه خوش آيد مرا ز تو
بر خسروت خوش آمدي، اي مه، چگونه اي؟