شماره ٩٥: چو بنمايي رخ گلنار گونه

چو بنمايي رخ گلنار گونه
گل اندر خار غلتد خار گونه
هميشه چشم تو مست است، جانا
ولي در دلبري هشيار گونه
شفا حاصل نشد درد دلم را
مگر زان نرگش بيمار گونه
خرد در صدر ديوانخانه عشق
همي گردد دل بيکار گونه
چه غم، اينک پي تو مي گذارم
نفس پيمودن مکار گونه