شماره ٢٠: چون همي داني که تن چون جان نهان خواهد شدن

چون همي داني که تن چون جان نهان خواهد شدن
تن چو جان جاويد کن کز کوشش آن خواهد شدن
ز آسمان خضروش چون چشمه عمر آمده ست
کين حيات از بيشتر هم بر کران خواهد شدن
بهر چه گردد، گر انبار اندرين راه دراز
کارواني کان به سوي آن جهان خواهد شدن
اين بلنديهاي صورت خواستن از بهر چيست؟
چون زمين است آدمي پي آسمان خواهد شدن
کوش در لعبي که از ماتت به قايم ره برد
چون سراسر مهره هايت رايگان خواهد شدن
تا کي آرايش کني، گاه از در و گاه از گهر
در نگين داني که آخر خاکدان خواهد شدن
پيش ازان طعمه مکن پيش سگان حرص و آز
قالبي کاندر نهايت استخوان خواهد شدن
حق صحبت را غنيمت دار با هم صحبتان
چون همي داني جدايي در ميان خواهد شدن
نکته خسرو گران دري ست، ور خوش نآيدت
تو مکن در گوش، گوش تو گران خواهد شدن