شماره ٥٨٠: خم آن طره دلبند کشم

خم آن طره دلبند کشم
غم آن لعل شکر خند کشم
زلف تو هر سر مويي نازي ست
آخر اين ناز تو تا چند کشم
نيست مانند رخت آيينه
مگرت زاينه مانند کشم
نکشم من سخن تلخ از کس
ور کشم از لب چون قند کشم
کورم، از گرد مگر در ديده
خاک درگاه خداوند کشم!