شماره ٢٨: ز شاعر ناله ي مستانه در محشر چه ميخواهي

ز شاعر ناله ي مستانه در محشر چه ميخواهي
تو خود هنگامه ئي هنگامه ي ديگر چه ميخواهي
به بحر نغمه کردي آشنا طبع روانم را
ز چاک سينه ام دريا طلب گوهر چه ميخواهي
نماز بي حضور از من نمي آيد نمي آيد
دلي آورده ام ديگر از اين کافر چه ميخواهي