شماره ٢١: عقل هم عشق است و از ذوق نگه بيگانه نيست

عقل هم عشق است و از ذوق نگه بيگانه نيست
ليکن اين بيچاره را آن جرأت رندانه نيست
گر چه مي دانم خيال منزل ايجاد من است
در سفر از پا نشستن همت مردانه نيست
هر زمان يک تازه جولانگاه ميخواهم ازو
تا جنون فرماي من گويد دگر ويرانه نيست
با چنين زور جنون پاس گريبان داشتم
در جنون از خود نرفتن کار هر ديوانه نيست