قاصد به خاک بر سر کويش فتاده کيست
بر خاک آستانه او سرنهاده کيست
چون بر سمند آيد و خلقيش در رکاب
همراه او سوار کدام و پياده کيست
در کوي او عزيز کدام است و کيست خار
در بزم او نشسته که و ايستاده کيست
عزت ز محرمان بر او بيشتر کراست
دارد کسي که حرمت از ايشان زياده کيست
آن کس که ساغر مي نابش دهد کدام
وان کس که مي ستاند از او جام باده کيست
رندي که باز بسته در عيش بر جهان
تنها به روي او در عشرت گشاده کيست
اغيار سر نهاده فراغت به پاي يار
محرومتر ز هاتف از پا فتاده کيست