مناجات در انتقال به خاتمه

اي به لطف انجمن جان آراي
تيغ مهرت چمن دل پيراي
دست جودت ز ازل نخل نشان
تا ابد بر سر ما نخل فشان
گر چه از خار ستم بينانيم
زير نخل تو رطب چينانيم
در رطب ريزيت از نحل کرم
گر کشد خار ستم تيغ چه غم
کلک جاميت ز نخلت شاخي
ريخته تازه رطب گستاخي
نسزد زين رطب شهد آميز
کار محرور حسد جز پرهيز
آن زمان کش رود اين کلک ز دست
يابد اين شاخ رطب ريز شکست
چشم دارد که به جاي رطبش
شهد ريزي ز شهادت به لبش
وان نفس کش ببرد عرق حيات
تيغ ان اجل الله لآت
کني از همت رحمت املش
ختم بر خير کتاب اجلش