خنده ات برما و بر داغ دل درمانده چيست
گريه ات بر حال ماگر نيست باري خنده چيست
از قدح نوشيدن پنهانيش با ديگران
گر نمي داند که آگاهم چنين شرمنده چيست
از نکو خواهيست با او پند مهرآميز من
ورنه از اين گفت و گو سود و زيان بنده چيست
محتسب در جستن مي پرده ما مي درد
مدعايش ديگر از اين جستجوي گنده چيست
سال نو آمد غم بيهوده خوردن خوب نيست
مي بخور وحشي خدا داند که در آينده چيست