بگذشت دور يوسف و دوران حسن تست
هر مصر دل که هست به فرمان حسن تست
بسيارسر به کنگره عشق بسته اند
آنجا که طاق بندي ايوان حسن تست
فرمان ناز ده که در اقصاي ملک عشق
پروانه اي که هست ز ديوان حسن تست
زنجير غم به گردن جان مي نهد هنوز
آن مويها که سلسله جنبان حسن تست
آبش هنوز مي رسد از رشحه جگر
آن سبزه ها که زينت بستان حسن تست
دانم که تا به دامن آخر زمان کشد
دست نياز من که به دامان حسن تست
تقصير در کرشمه وحشي نواز نيست
هر چند دون مرتبه شان حسن تست