وداع جان و تنم استماع رفتن تست
مرو که گر بروي خون من به گردن تست
زمانه دامنت از دست ما برون مکناد
خداي را نروي دست ما و دامن تست
به کشوري که کس از دوستي نشان ندهد
مرو مرو که نه جاي تو ، جاي دشمن تست
نشين و بال برافشان که هر کجا مرغيست
وطن گذاشته ، در آرزوي گلشن تست
در آتشي ز فراقش فتاده اي وحشي
که هر زبانه آن برق سد چو خرمن تست