ابر است و اعتدال هواي خزاني است
            ساقي بيا که وقت مي ارغواني است
         
        
            در زير ابر ساغر خورشيد شد نهان
            روز قدح کشيدن و عيش نهاني است
         
        
            ساقي بيا و جام مي مشکبو بيار
            اين دم که باد صبح به عنبر فشاني است
         
        
            مي هست و اعتدال هوا هست و سبزه هست
            چيزي که نيست صحبت ياران جاني است
         
        
            ياري به دست آر موافق تو وحشيا
            کان يار باقي است و خود اين جمله فاني است