شماره ٢٥٣: سلام عليک اي مقصود هستي

سلام عليک اي مقصود هستي
هم از آغاز روز امروز مستي
تويي مي واجب آيد باده خوردن
تويي بت واجب آيد بت پرستي
به دوران تو منسوخ است شيشه
بگردان آن سبوهاي دودستي
بيا بشنو حديث پوست کنده
همه مغزم چو در مغزم نشستي
هلا اي يوسف خوبان به مصر آ
ز قعر چه به حبل الله رستي
بگير اي چرخ پير چنبري پشت
رسن را سخت کز چنبر بجستي
منم لولي و سرنا خوش نوازم
بده شکر نيم را چون شکستي
به دو بوسه مخا از خشم لب را
تو ده نان چون دکان ها را ببستي
بلي گو ني مگو اي صورت عشق
که سلطان بلي شاه الستي
بلي تو برآردمان به بالا
بلي ما فرود آرد به پستي
خمش کن عشق خود مجنون خويش است
نه ليلي گنجد و ني فاطمستي