مبارک باد آمد ماه روزه
رهت خوش باد اي همراه روزه
شدم بر بام تا مه را ببينم
که بودم من به جان دلخواه روزه
نظر کردم کلاه از سر بيفتاد
سرم را مست کرد آن شاه روزه
مسلمانان سرم مست است از آن روز
زهي اقبال و بخت و جاه روزه
بجز اين ماه ماهي هست پنهان
نهان چون ترک در خرگاه روزه
بدان مه ره برد آن کس که آيد
در اين مه خوش به خرمنگاه روزه
رخ چون اطلسش گر زرد گردد
بپوشد خلعت از ديباه روزه
دعاها اندر اين مه مستجاب است
فلک ها را بدرد آه روزه
چو يوسف ملک مصر عشق گيرد
کسي کو صبر کرد در چاه روزه
سحوري کم زن اي نطق و خمش کن
ز روزه خود شوند آگاه روزه
بيا اي شمس دين و فخر تبريز
تويي سرلشکر اسپاه روزه