اي روي تو رويم را چون روي قمر کرده
اجزاي مرا چشمت اصحاب نظر کرده
باد تو درختم را در رقص درآورده
ياد تو دهانم را پرشهد و شکر کرده
داني که درخت من در رقص چرا آيد
اي شاخ و درختم را پربرگ و ثمر کرده
از برگ نمي نازد وز ميوه نمي يازد
اي صبر درختم را تو زير و زبر کرده