ساقيا برخيز و مي در جام کن
وز شراب عشق دل را دام کن
نام رندي را بکن بر خود درست
خويشتن را لاابالي نام کن
چرخ گردنده تو را چون رام شد
مرکب بي مرکبي را رام کن
آتش بي باکي اندر چرخ زن
خاک تيره بر سر ايام کن
مذهب زناربندان پيشه گير
خدمت کاووس و آذرنام کن