شماره ٣٠٣: عشق است بر آسمان پريدن
عشق است بر آسمان پريدن
صد پرده به هر نفس دريدن
اول نفس از نفس گسستن
اول قدم از قدم بريدن
ناديده گرفتن اين جهان را
مر ديده خويش را بديدن
گفتم که دلا مبارکت باد
در حلقه عاشقان رسيدن
ز آن سوي نظر نظاره کردن
در کوچه سينه ها دويدن
اي دل ز کجا رسيد اين دم
اي دل ز کجاست اين طپيدن
اي مرغ بگو زبان مرغان
من دانم رمز تو شنيدن
دل گفت به کار خانه بودم
تا خانه آب و گل پريدن
از خانه صنع مي پريدم
تا خانه صنع آفريدن
چون پاي نماند مي کشيدند
چون گويم صورت کشيدم