ني ني به از اين بايد با دوست وفا کردن
ني ني کم از اين بايد تقصير و جفا کردن
زخمي که زند دستت بر عاشق سرمستت
نتواند غير تو تدبير دوا کردن
مرغي که چشد يک دم از دانه دام تو
در خاطر او نايد آهنگ هوا کردن
اي کار دو چشم تو بي جرم و گنه کشتن
وي کار دو لعل تو حاجات روا کردن
خوش واقعه اي دارد دل با غم عشق تو
ني روي فروخوردن ني راي رها کردن
دعوي صفا کردن در عشق تو نيکو نيست
با جان صفا چه بود تفسير صفا کردن