من گوش کشان گشتم از ليلي و از مجنون
آن مي کشدم زان سو وين مي کشدم زين سون
يک گوش به دست اين يک گوش به دست آن
اين مي کشدم بالا وان مي کشدم هامون
از دست کشاکش من وز چرخ پرآتش من
مي گردم و مي نالم چون چنبره گردون
آن لحظه که بي هوشم ز ايشان برهد گوشم
مي غلطم چون شاهان در اطلس و در اکسون
من عاشق آن روزم مي درم و مي دوزم
بر خرقه بي چوني مي زن تگلي بي چون