شماره ١٤٥: ما همه از الست همدستيم

ما همه از الست همدستيم
عاقبت شکر بازپيوستيم
ما همه همدليم و همراهيم
جمله از يک شراب سرمستيم
ما ز کونين عشق بگزيديم
جز که آن عشق هيچ نپرستيم
چند تلخي کشيد جان ز فراق
عاقبت از فراق وارستيم
آفتابي درآمد از روزن
کرد ما را بلند اگر پستيم
آفتابا مکش ز ما دامن
ني که بر دامن تو بنشستيم
از شعاع تو است اگر لعليم
از تو هستيم ما اگر هستيم
پيش تو ذره وار رقصانيم
از هواي تو بند بشکستيم