اگر طريقه تو جمله ناز خواهد بود
وظيفه من شيدا نياز خواهد بود
مرا چه ديده بروي تو باز شد در دل
بغيرت از سر غيرت فراز خواهد بود
چراغ مجلس هر کس مشو وگرنه چو شمع
نصيب من ز تو سوز و گداز خواهد بود
نظر بقامت تو زان قيامت جانها
مرا وسيله عمر دراز خواهد بود
چه غم خورد دل بيچاره ام ز درد و بلا
اگر عنايت تو چاره ساز خواهد بود
تو شاه ملک جهاني و بنده بنده خاص
ز بنده تا بکيت احتراز خواهد بود
غلام حضرت معشوق اگر چه بسيار است
کدام بنده چو عاشق نياز خواهد بود
بجان خويش تعلق از آن همي ورزم
که او فداي چو تو دلنواز خواهد بود
پس از وفات ز يمن وفات قبر حسين
چو کعبه مقصد اهل حجاز خواهد بود