اي فتنها انگيخته آخر چه آشوبست اين
اي خون عالم ريخته آخر چه آشوبست اين
از زلف شور انگيخته بر ماه عنبر بيخته
دلها در او آويخته آخر چه آشوبست اين
از چشم سحر انگيخته مژگان بزهر آميخته
خون خلايق ريخته آخر چه آشوبست اين
از لعل شکر ريخته جان در شکر آميخته
شور از جهان انگيخته آخر چه آشوبست اين
از لطف قهر انگيخته با قهر لطف آميخته
وين هر دو درهم ريخته آخر چه آشوبست اين
از عشق شور انگيخته با جان (فيض) آميخته
زو اين جواهر ريخته آخر چه آشوبست اين