سوي ما آ که نباشد سفري بهتر ازين
روي ما بين که نباشد نظري بهتر ازين
طاعت ما کن و اخلاص بدست آور و صدق
سوي ما نيست ترا راهبري بهتر ازين
دل بنه بر غم ما نيست چو ما دلداري
سر بنه بر در ما نيست سري بهتر ازين
بگذر از هر چه بجز ما و درا در ره ما
اهل همت نشناسد گذري بهتر ازين
کوش تا صاحب اسرار معارف گردي
شجر عمر ندارد ثمري بهتر ازين
بگذر از صورة هر چيز و بمعني بنگر
نبود صاحب دل را نظري بهتر ازين
در توحيد ز اصداف معافي بکف آر
نيست در بحر حقايق گهري بهتر ازين
ثمر وصل بچين از شجر عشق که نيست
ثمري بهتر از آن و شجري بهتر ازين
روي معشوق هم از ديده معشوق به بين
بهر ديدار نباشد نظري بهتر ازين
چون بلا روي نهد تير دعائي بکف آر
نبود تير قضا را سپري بهتر ازين
با جفا جوي وفا کن ز جورش برهي
بهر بدخوي نباشد حجري بهتر ازين
سخن (فيض) بر مستمعان شيرين است
صاحب ذوق ندارد شکري بهتر ازين