بر جمال تو هست خالت نص
خط بود نيز بر کمالت نص
نزد بينا دو شاهد عدلند
خال و خط هر دو بر جمالت نص
شاهد خط شود چو شاهد روز
خال کتمان کند بحالت نص
نزد قاضي شود شهادت رد
محو گردد ز خط و خالت نص
چونکه آن زور کرد اين کتمان
چون توان کرد بر جمالت نص
نون ابرو صاد چشمت نيز
هر دو هستند بر جمالت نص
يک بيک زين دو چون نکول کند
هر دو باشد بر انفعالت نص
باز چون خال و خط شود بيرنگ
هر دو باشند بر زوالت نص
بر ثبات خيالت اما هست
صورت اول خيالت نص
در سر (فيض) نقش اول حسن
هست بر حسن بيزوالت نص