نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
کتابخانه فارسی
/
ديوان فيض کاشاني
/
غزل ها - قسمت اول
/
شماره ٤٢٦: بي تو يکدم نمي توانم بود
شماره ٤٢٦: بي تو يکدم نمي توانم بود
بي تو يکدم نمي توانم بود
خسته غم نمي توانم بود
ذره تا ز من بود باقي
با تو همدم نمي توانم بود
بي لقايت نمي توانم زيست
با لقا هم نمي توانم بود
نظري کن مرا ز من بستان
همدم غم نمي توانم بود
بنگاهي بلند کن قدرم
بيش ازين کم نمي توانم بود
تا بکي غم خورم که غم نخورم
در غم غم نمي توانم بود
جام گيتي نماي عشقم ده
کمتر از جم نمي توانم بود
عشق سورست و عقل ماتم من
زار ماتم نمي توانم بود
(فيض) ميگويد مزن دم سرد
واقف دم نمي توانم بود
درباره نوسخن