نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
کتابخانه فارسی
/
ديوان فيض کاشاني
/
غزل ها - قسمت اول
/
شماره ٣٨٨: غم کشت مرا ز دست غم داد
شماره ٣٨٨: غم کشت مرا ز دست غم داد
غم کشت مرا ز دست غم داد
فرياد ز غم هزار فرياد
اجزاي مرا ز هم فرو ريخت
غم داد مرا چو گرد بر باد
بنياد مرا نهاد بر غم
آن روز که ساخت دست استاد
بنياد منست بر غم و هم
غم ميکندم ز بيخ و بنياد
اي دوست بگو بغم که تا کي
بر جان اسير خويش بيداد
ني ني نکنم شکايت از غم
ويرانه عشق از غم آباد
چون مايه شاديست هر غم
گو هر شادي فداي غم باد
گر غم نبود کدام شادي
ويران بايد که گردد آباد
از غم دارم هر آنچه دارم
اي غم بادا روان تو شاد
خوش باش اي (فيض) در گذار است
گر شادي و گر غمست چون باد
درباره نوسخن