عشق گسترده است خواني بهر خاصان خدا
ميزند هر دم صلائي سارعوا نحو اللقا
بر سر خوانش نشسته قدسيان ساغر بکف
هين بيائيد اهل دل اينجاست اکسير بقا
يا عباد الله تعالوا اشربوا هذا الرحيق
يا عباد الله تعالوا مبتغا کم عندنا
سوي ما آئيد مخموران صهباي الست
تا برون آريمتان از عهده قالوا بلي
دلگشا بزمي ز اسباب طرب آراسته
بهر هر غمديده اندوهگين مبتلا
باده و نقلست و مطرب ساقيان مهربان
ماه رويان جعدمويان نيکخويان خوشلقا
هر يکي از ديگري در دلبري چالاکتر
هر يکي بر ديگري سبقت گرفته در صفا
ميکنند از جان باستقبال اهل دل قيام
خذ مداما يا اخانا خير مقدم مرحبا
هر که نوشد ساغر مي از کف آن ساقيان
سيئاتش ميشود طاعات و طاعات ارتقا
هر که نوشد جرعه اي زان زنده گردد جاودان
هر که گردد مست از آن يابد بقا اندر فنا
جاهلان گردند دانا مردگان گردند حي
عاقلان گردند مست و عارفان بي منتها
الصلا اي باده نوشان مي از اين ساغر کشيد
تا بيک پيمانه بستاند شما را از شما
مي براق عاشقان مستي بود معراجشان
ميبرد ارواحشان را از زمين سوي شما
الصلا اي عاقلان با عشق سودائي کنيد
هر که نوشد باده اش گيرد ز مستي سودها
الصلا اي طالبان معرفت عاشق شويد
تا بياموزد شما را عشق حق اسرارها
الصلا اي غافلان عشق آيت هشياريست
هر که خواند گردد او ذکر خدا سرتابپا
الصلا اي سالک گم کرده ره اينست ره
الصلا اي گور گم کرده عصا اينک عصا
آيد از غيب اين ندا هر دم بروح خاکيان
سوي بزم عشق آيد هر که ميجويد خدا
نيست عيشي در جهان مانند عيش بزم عشق
(فيض) را يارب ببزم عشق خود راهي نما