نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
کتابخانه فارسی
/
ديوان عطار
/
غزليات
/
شماره ٥١٢: من با تو هزار کار دارم
شماره ٥١٢: من با تو هزار کار دارم
من با تو هزار کار دارم
جاني ز تو بي قرار دارم
شب هاي وصال مي شمردم
تا حاصل روزگار دارم
گفتي که فراق نيز بشمر
چون با گل تازه خار دارم
گر در سر اين شود مرا جان
هرگز به رخت چه کار دارم
تا جان دارم من نکوکار
جز عشق رخت چه کار دارم
گفتي مگريز از غم من
چون غمزه غمگسار دارم
چون بگريزم ز يک غم تو
چون غم ز تو من هزار دارم
گفتي که بيا و دل به من ده
تا دل ز تو يادگار دارم
اي يار گزيده، دل که باشد
جان نيز براي يار دارم
گفتي سر خويش گير و رفتي
کز دوستي تو عار دارم
سر بي تو مرا کجا به کاراست
سر بي تو براي دار دارم
گفتي که کمند زلف من گير
يعني که سر شکار دارم
چون رفت ز دست کار عطار
چون زلف تو استوار دارم
درباره نوسخن