ساقيا گه جام ده گه جام خور
گر به معني پخته اي مي خام خور
زر بده بستان مي تلخ آنگهي
با بت شيرين سيم اندام خور
گردن محکم نداري پس که گفت
کز زبوني سيلي ايام خور
ترک نام و ننگ و صلح و جنگ گير
توبه بشکن مي ستان و جام خور
با فلک تندي مکن عطاروار
باده بستان ليک با آرام خور