عاشقان زنده دل به نام تو اند
تشنه جرعه اي ز جام تو اند
تا به سلطاني اندر آمده اي
دل و جان بنده غلام تو اند
زير بار امانت غم تو
توسنان زمانه رام تو اند
سرکشان بر اميد يک دانه
دانه ناديده صيد دام تو اند
کاملان وقت آزمايش تو
در ره عشق ناتمام تو اند
رهنمايان راه بين شب و روز
در تماشاي احترام تو اند
صد هزار اهل درد وقت سحر
آرزومند يک پيام تو اند
همچو عطار بي دلان هرگز
زنده يادگار نام تو اند