مبارکست نظر بر تو بامداد پگاه
چه نيکبخت کسي کش به روي تست نگاه
زهي طراوت رخ چشم بد ز روي تو دور
زهي حلاوت لب لااله الالله
خطاب سرو به قد تو : خادم و عبيد
حديث گل بر روي تو : عبده و فداه
به زلف پرشکنت رشته اميد دراز
ز سرو ناز قدت دست آرزو کوتاه
کرشمه ميکني و عقل ميشود حيران
به راه ميروي و خلق ميروند از راه
خوشا که زلف تو گيرم به خواب خوش هرشب
خوشا که روي تو بينم به کام دل هر ماه
به پيش قاضي عشاق در قضيه عشق
عبيد را رخ زرد است و اشگ سرخ گواه