سعادت روي با دين تو دارد
غنيمت خانه زين تو دارد
زهي دولت زهي طالع زهي بخت
که شب پوش و عرقچين تو دارد
چه مقبل هندويي کان خال زيباست
که مسکن لعل شيرين تو دارد
قبا گوئي چه نيکي کرده باشد
که در بر سرو سيمين تو دارد
صبا دنيا معطر کرده گوئي
گذر بر زلف پر چين تو دارد
بسي ديدم پريرويان در آفاق
نديدم کس که آئين تو دارد
به عالم هرکسي را کيش و ديني است
عبيد بينوا دين تو دارد