ساقيا باز خرابيم بده جامي چند
پخته اي چند فرو ريز به ما جامي چند
صوفي و گوشه محراب و نکونامي و زرق
ما و ميخانه و دردي کش و بدنامي چند
باده پيش آر که بر طرف چمن خوش باشد
مطربي چند و گلي چند و گل اندامي چند
چشم و لب پيش من آور چو رسد باده به من
تا بود نقل مرا شکر و بادامي چند
باده در خانه اگر نيست براي دل ما
رنجه شو تا در ميخانه بنه گامي چند
در بهاي مي گلگون اگرت زر نبود
خرقه ما به گرو کن بستان جامي چند
ذکر سجاده و تسبيح رها کن چو عبيد
نشوي صيد بدين دانه بنه دامي چند