بر مردم زمانه چه رحمت کند، کسي؟
با بي مروتان چه مروت کند کسي؟
گرداب را به گردش خود اختيار نيست
از گردش فلک چه شکايت کند، کسي؟
در ساحت جهان نبود غير پاي خم
يک گل زمين که خواب فراغت کند، کسي
آفاق را غبار کدورت گرفته است
کو گوشه اي که رفع کدورت کند، کسي؟
صبح وطن به ديده من کام اژدهاست
يارب مباد خوي به غربت کند، کسي
ميزان غربت از زر و گوهر لبالب است
در پله وطن چه اقامت کند کسي؟
نمرود را ز پاي درآورد پشه اي
بر دشمن ضعيف چه رحمت کند کسي؟
عمر شرار چشم ز هم بازکردني است
با اين حيات سهل چه عشرت کند کسي؟
پير مغان اگر ندهد رخصت شراب
صائب چگونه رفع کدورت کند کسي؟