رسيد خانه زين عاقبت به کام از تو
هلال يکشبه اش شد مه تمام از تو
چه نسبت است به خورشيد رنگ روي ترا؟
که ريگ باديه گرديد لعل فام از تو
ز نقش پاي چه گلدسته ها به سر زده است
زمين ساده دل اي سرو خوش خرام از تو
ز من پيام خود اي شهسوار باز مگير
که تازيانه شوق است هر پيام از تو
مرا ز تيغ تغافل بس است ايمايي
من آن نيم که توقع کنم سلام از تو