سرمه را هم محرم چشم سياه خود مکن
گر تواني آشنايي با نگاه خود مکن
رنگ بر رخساره عصمت مبادا بشکند
دستبازي با سر زلف سياه خود مکن
قبله من، عکس در شرع حيا نامحرم است
خلوت آيينه را هم جلوه گاه خودمکن
خاطر رنگ حيا از برگ گل نازکترست
شاخ گل را زينت طرف کلاه خود مکن
لشکر غارتگر خط مي رسد از گرد راه
تکيه بر جمعيت زلف سياه خود مکن
پند صائب را در گوش غرور حسن ساز
بيش ازين آزار جان بي گناه خود مکن