صوفيان صاف روان مي باشند
چون صدف پاک دهان مي باشند
در ته سبزه شمشير بلا
صاف چون آب خزان مي باشند
روز آسوده و شبهاي دراز
همچو انجم نگران مي باشند
گنج زير قدم و بر در خلق
شي ء لله زنان مي باشند
گل خامي است سخن پردازي
پختگان بسته زبان مي باشند
بلبلاني که چمن مشتاقند
در قفس بال زنان مي باشند
تا نسيم سحري جلوه گراست
برگها بال فشان مي باشند
چون کف بحر سبک جولانان
بر سر آب روان مي باشند
فلک از ناله ما نرم نشد
کجروان سخت کمان مي باشند
با قلم راز ترا چون گويم
دل سياهان دو زبان مي باشند
تا دم باز پسين اهل نظر
چون شرر دل نگران مي باشند
بيشتر خوش نفسان چون نافه
در ته خرقه نهان مي باشند
نافه دامن صحراي وجود
ژنده پوشان جهان مي باشند
شعله ها پيش لب ما صائب
خامش و بسته زبان مي باشند