شماره ٢٢٤: اين ناکسان که فخر به اجداد مي کنند

اين ناکسان که فخر به اجداد مي کنند
از رو به پشت نامه دلي شاد مي کنند
بخل از کرم به است که بي حاصلان بخل
در هر جواب بنده اي آزاد مي کنند
گل بسته است راه به سر گوشي نسيم
اين بلبلان خام چه فرياد مي کنند
آينده را قياس کن از حال خود ببين
کز رفتگان به خير که را ياد مي کنند
در مکتبي که عشق اديب است کودکان
مشق ستم به خامه فولاد مي کنند
عشق مجاز ابجد عشق حقيقت است
در عالمي که اهل دل ارشاد مي کنند
صائب جماعتي که سوارند بر سخن
در کوه قاف صيد پريزاد مي کنند