اول ثناي عشق فصيحان اداکنند
آري طعام را به نمک ابتدا کنند
نقش مراد طرح به اقبال مي دهند
جمعي که تکيه گاه خود از بوريا کنند
ظاهر شود که خلق چه دارند در بساط
در کشوري که يوسف ما رابها کنند
زخم دهان شکوه نمايان نمي شود
مردم به قدر حاجت اگر اکتفا کنند
نتوان ميان حسن ومحبت دويي فکند
از هم چگونه شير وشکر را جدا کنند
باشد به از ملايمت مردم خسيس
اهل کرم درشتي اگر با گدا کنند
عالم حريف دشمني ما نمي شود
ما را اگر به بيکسي ما رهاکنند
صائب جماعتي که به معني رسيده اند
تسخير دل به يک سخن آشناکنند