لطف و قهر زمانه هر دو يکي است
گره دام و دانه هر دو يکي است
پشت و رو نيست کار دنيا را
شب و روز زمانه هر دو يکي است
ديده خوابناک غفلت را
صور حشر و فسانه هر دو يکي است
خنده برق در سبکسيري
با نشاط زمانه هر دو يکي است
خاکساران بي تعين را
مسند و آستانه هر دو يکي است
نقد باشد قيامت عاشق
پيش ما گور و خانه هر دو يکي است
نيست از هم جدا دل و دلدار
چون دو لب، اين دو دانه هر دو يکي است
جلوه آب خضر در ظلمات
با شراب شبانه هر دو يکي است
خانه با يار خانگي زيباست
ورنه زندان و خانه هر دو يکي است
ما که از بال خويش در قفسيم
بيضه و آشيانه هر دو يکي است
نسبت کشتي شکسته ما
با کنار و ميانه هر دو يکي است
صائب اين آن غزل که تنها گفت
بد و نيک زمانه هر دو يکي است