گفتار تو شهدي است که جانها مگس اوست
رفتار تو سيلي است که دل خار و خس اوست
هر ناله که از دل ز سر صدق برآيد
صبحي است که تسخير جهان در نفس اوست
نخلي که برآرنده خود را نشناسد
سر پيش فکندن ثمر پيشرس اوست
هر چند که از محمل ليلي اثري نيست
صد باديه پر شور ز بانگ جرس اوست
با هر که کسي نيست به جز بيکسي او را
صائب به ادب باش که بي گفت، کس اوست