شماره ٤٢٥: در حفظ جسم اين همه فکر محال چيست؟

در حفظ جسم اين همه فکر محال چيست؟
غير از شکست، عاقبت اين سفال چيست؟
عمر دوباره مهر ز صبح از زوال يافت
لرزيدن تو اين همه بهر زوال چيست؟
آيينه بي مثال نماند چو باصفاست
اي جان، پي خرابي جسم اين ملال چيست؟
در زير آسمان چه بود جز مثال چند؟
در پرده هاي خواب بغير از خيال چيست؟
انگار عيد آمد و نوروز هم رسيد
جز طي عمر در گره ماه و سال چيست؟
عزم درست، کار پر و بال مي کند
اي مرغ پر شکسته تمناي بال چيست؟
آب گهر براي گهر ترجمان بس است
گر در تو هست حالتي، اظهار حال چيست؟
آن شاخ گل اگر نگذشته است از چمن
بر جبهه گل اين عرق انفعال چيست؟
از قيل و قال چون نشود کس ز اهل حال
صائب بگو که حاصل اين قيل و قال چيست؟